کودک و خدا
کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم ؟ خداوند پاسخ داد : در میان تعداد بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته ام او از تو نگهداری خواهد کرد.. اما کودک هنوز اطمینان نداشت که میخواهد برود یا نه ، گفت اما اینجا در بهشت من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند. خداوند لبخند زد : فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هرروز به تو لبخند خواهد زد ، تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.. کودک ا...
نویسنده :
مامان باباش
22:33